امروزآغاز سي و پنجمين سالگرد انقلاب اسلامي است و 22 بهمن هر سال دو معناي روشن و بدون ابهام دارد؛ يكي اينكه يك سال به عمر نظام جمهوري اسلامي افزوده شده و ديگر آنكه به پيوست آن دشمني با نظام يك سال ديگر تداوم يافته است.
34 سال است كه دشمن تلاش مي كند تا سالگرد 22 بهمن 57 تكرار نشود و در همين راستا انواع و اقسام توطئه ها و دسيسه ها را به صحنه آورده تا «جمهوري اسلامي» نباشد و ادامه نيابد.
«ترور»، «كودتا»، «جنگ»، «تحريم»، «تهاجم فرهنگي و نبرد نرم»، «پروپاگانداي رسانه اي»، «صدور قطعنامه هاي به اصطلاح بين المللي»، «پرونده سازي» و طرح اتهامات متعدد عليه ايران اسلامي بخشي از تحركات و كارشكني هاي دشمن است تا صداي انقلاب اسلامي پژواك و بازتاب نداشته باشد.
34 سال است كه دشمن «جمهوري اسلامي» را برنمي تابد و نمي تواند نظام و حكومتي را تحمل كند كه بيرون از بستر نظام سلطه و بطور مستقل بر مبناي دكترين «نه شرقي، نه غربي، جمهوري اسلامي» عينيت يافته و با قوت به حيات خود ادامه مي دهد.
يك روز قطع روابط سياسي با ايران (فروردين 59) در دستور كار قرار مي گيرد، روز ديگر تجاوز نظامي به خاك ايران (ارديبهشت 59) عملياتي مي شود، جنگ 8 ساله و فرسايشي را به ايران تحميل مي كنند، به موازات همه اين سناريوها، پروژه تحريم هاي اقتصادي را به صحنه مي آورند تا به اهداف شوم خودشان برسند آنچنان كه يكي از مهره هاي نظام سلطه نقشه راه دشمن را در همان اوايل پيروزي انقلاب اسلامي علني مي كند. «واين برگر» «وزير جنگ آمريكا در دولت ريگان عجز آلود از به اصطلاح مهار انقلاب اسلامي مي گويد؛ «بايد ريشه انقلاب اسلامي و ملت ايران را خشكاند»!
اكنون سؤالي كه به ميان مي آيد اين است كه چرا دشمن در مواجهه با ايران اسلامي در 34 سال گذشته طرفي نبسته است؟ مگر نه اينكه دشمنان نشان دار جمهوري اسلامي هر چه در چنته داشتند عليه ايران بكار گرفتند، پس چرا كارگر نيفتاده است؟
اگر مجموع گزينه هاي دشمن عليه ايران در حوزه هاي سياسي، اقتصادي، ديپلماسي، فرهنگي و نظامي بر ضد كشور ديگري بكار گرفته مي شد بي ترديد از پا درمي آمد.
چه رمز و رازي است كه جبهه استكبار با تمام امكانات و پتانسيل، ايران اسلامي را نشانه مي رود ولي ناكام مي ماند؟
چرا به تعبير انديشكده بروكينگز، آمريكا- دشمن شماره يك جمهوري اسلامي- در مواجهه با ايران آنجا كه بايد كم آورده است؛ «ايجاد تغييرات اساسي در رفتار ايران»؟
ناكامي بزرگ دشمنان و بخصوص آمريكا با آن دبدبه و كبكبه آنچنان تو ذوق مي زند كه حتي صداي رسانه ها و تحليلگران غربي را نيز درآورده است.
از باب نمونه و از ميان حجم پرشمار و انبوه كدها و نمونه هاي مستند درباره ناكامي دشمنان ايران مي توان به گزارش نشريه آمريكايي «فوربس» اشاره كرد كه در روياي براندازي جمهوري اسلامي مي نويسد؛ «چه مي شد اگر رژيم [جمهوري اسلامي] در ايران تغيير پيدا مي كرد، تصورش را بكنيد اين تغيير چه تحولاتي را براي ما آمريكايي ها در دنيا به وجود مي آورد و...» و اذعان مي كند كه ايران مانع دستيابي اهداف آمريكا در منطقه است تا جايي كه با وجود تلفات و هزينه هاي سنگين واشنگتن، اين جمهوري اسلامي است كه نفوذ اصلي را در حد فاصل درياي مديترانه و كوه هاي هندوكش دارد.
اما براي اين كه به پاسخ سؤال هاي پيش گفته نزديك بشويم بايد اين واقعيت غيرقابل انكار را لحاظ كرد كه دشمن با همه توانمندي مالي، نظامي و تكنولوژيك- بخوانيد فيزيكي- از شناخت همه جانبه جمهوري اسلامي و ماهيت ايدئولوژيك آن عاجز است و به عبارت ديگر مشكل متافيزيكي است. براي همين است كه داني ياتوم رئيس پيشين سرويس جاسوسي رژيم صهيونيستي- موساد- در مصاحبه اي درباره ايران مي گويد كه اين كشور برخوردار از يك خط تلفني مستقيم با خدا به علاوه موشك هايي با برد بلند است.
اين اظهارنظر، مشكل دشمن در تحليل جمهوري اسلامي را مي رساند يعني كلياتي را درك مي كند اما نمي تواند به تحليل درست و عميقي درباره ايران برسد.
«فارين پاليسي»- foreign policy- شفاف تر و صريح تر اين واقعيت را اذعان مي كند و مي نويسد؛ «مشكل اينجاست كه ما نمي توانيم ايران را تحليل كنيم.»
در همين خط باز بايد به مصاحبه جرج سوروس- پدر انقلاب هاي مخملي- در سي ان ان درباره ايران آدرس داد.
او اواخر سال 89 و پس از ناكامي بزرگ در تحقق فتنه سال 88، وقتي مورد سؤال قرار مي گيرد كه چرا برنامه ها و طراحي هاي شما پيرامون ايران به نتيجه نرسيد فقط به اين جمله پرمعنا بسنده مي كند؛ «حاضرم شرط ببندم كه تا سال ديگر رژيم ايران سقوط خواهد كرد»!
بنابراين دشمن دچار يك استيصال استراتژيك است و نمي داند كه در مواجهه با ايران چگونه برخورد كند و بعد درباره ناكامي اين مواجهه چه بگويد و گويا بهترين راه را در «شرط بندي» دانسته كه بالطبع توخالي بودن آن پس از مدت زماني آشكار مي شود.
شواهد و قرائن به وضوح نشان مي دهد 34 سال دشمني با جمهوري اسلامي همراه با «اشتباه در محاسبات» بوده و از همين روي است كه توطئه ها، سناريوها و تحركات دشمن بر ضد ايران به بار ننشسته است.
به عبارت روشن تر هرچند نظام سلطه «سياست مهار»- containment policy- عليه ايران اسلامي را در دستور كار داشته ولي چون با «اشتباه در محاسبات» پيوندي درهم تنيده داشته است برآوردها و ارزيابي هاي پيش بيني شده آنها هيچگاه به وقوع نپيوسته است.
اما اين «اشتباه در محاسبات» در چند محور و زاويه قابل اعتناست؛
1- يكي از اشتباهات راهبردي دشمن در مواجهه با ايران اسلامي، بي خبري از نصرت الهي است. اين وعده راستين خداوند است كه؛ «ان تنصروالله ينصركم» و اين قاعده قرآني بارها در نظامي كه برخاسته از اسلام ناب و آموزه هاي قرآني است نمود داشته است.
واقعه طبس در ارديبهشت سال 59 يكي از نمونه هاي بارز آن است.
آمريكايي ها در تجاوز به خاك ايران براي آزادي گروگان ها همه چيز را پيش بيني كرده بودند بجز طوفان و شن هاي طبس را كه طومار عمليات «پنجه عقاب» را در هم پيچيد.
در تمامي 34 سال گذشته، تاريخ شهادت مي دهد كه مدد و ياري الهي، دشمنان جمهوري اسلامي را زمين گير كرده است.
2- يكي ديگر از اشتباهات دشمن در مواجهه با ايران، «مردم» بوده اند. «اشتباه در محاسبات» دشمن آنجاست كه فكر مي كند مي تواند با اهرم فشارها و تحريم ها، مردم را از نظام جمهوري اسلامي جدا كند اما ملت بزرگ ايران به گواهي تمام بزنگاه هاي حساس و پرخطر ثابت كرده اند كه پاي نظام جمهوري اسلامي ايستاده اند.
يكي از اين بزنگاه ها، ميدان انتخابات است كه در بيش از 30 انتخابات مردم حضوري حداكثري داشته اند و علي رغم تمام سم پاشي هاي دشمن و پروپاگانداي رسانه اي به ميدان آمدند و حماسه اي ماندگار خلق كردند.
براي همين است كه پس از آخرين انتخابات انجام شده در ايران -انتخابات مجلس نهم- رويترز اعتراف مي كند كه پيروز اين انتخابات «مردم ايران» بودند.
فردا- 22بهمن 91- نيز علي رغم آنكه اين روزها رسانه هاي دشمن با هياهو خط اختلاف و نا اميدي را پمپاژ مي كنند اما به تعبير رهبر انقلاب -در جمع مسئولان نيروي هوايي ارتش- مردم كوبنده به ميدان مي آيند و جواب دشمن را قاطعانه خواهند داد.
3- از ديگر محورهاي «اشتباه در محاسبات» دشمن، شناخت ناقص آنها از رهبري و ولايت فقيه در ايران است.
آنها مي پندارند مي توانند محاسبات رهبر ايران را بر مبناي سناريوهاي سياسي تغيير بدهند و درك عميقي ندارند كه در جمهوري اسلامي، رهبر به عنوان ولي فقيه بر مبناي اصول تصميم مي گيرد.
مشكل ديگر آنها اين است كه رهبري در ايران پيش از همه نقشه راه دشمن را براي آحاد مردم تشريح مي كند و بازي دشمن را ناكام مي گذارد.
به تعبير موسسه آمريكايي رند -RAND- رهبر ايران به عنوان مديري مدبر و مقتدر حرف آخر را مي زند.
4-يكي ديگر از نشانه هاي روشن در اشتباه محاسبات از سوي دشمن پيرامون ايران نتيجه معكوس خروجي ها است.
به عنوان نمونه مي توان به ميزگرد «سي ان ان» در برنامه «جي پي اس» با اجراي فريد زكريا اشاره كرد كه سال گذشته در آن مطرح شد يكي از علت هاي قدرت گرفتن ايران در منطقه، سياست هاي آمريكاست.
5-و بالاخره بايد گفت؛ «ماهيت الهي انقلاب و اشتباه در محاسبات» دشمن است كه نه تنها جمهوري اسلامي به تعبير آنها مهار نشده است بلكه امروز مدل و الگوي كشورها در بستر بيداري اسلامي است. الگويي كه قادر است ريشه تجاوزات، جنايات، ظلم ها و زياده خواهي هاي نظام سلطه را بر كند و تئوري «پايان تاريخ» بر مبناي گفتمان ليبرالي را بخشكاند.
با انقلاب اسلامي پيچ تاريخي دنيا تغيير جهت داده است و فردا بار ديگر صداي پرطنين ملت ايران اين واقعيت را عيان و نمايان مي كند.
حسام الدين برومند
حضرت امام خمینی(ره) سال ۱۳۶۱ در پیامی به مناسبت یومالله ۲۲ بهمن فرمودند: بیست و دو بهمن سرآغاز پیروزی ملت ایران بر مستکبران و غارتگران و سرآغاز حکومت الله بر جهان است
فراپرس: حضرت امام خمینی (ره)20 بهمن سال 1361 در پیامی به مناسبت یومالله 22 بهمن فرمودند: بسم الله الرحمن الرحیم بیست و دو بهمن سرآغاز پیروزی ملت ایران بر مستکبران و غارتگران، 22 بهمن سرآغاز برچیده شدن دستگاه ستمگری طاغوتیان، و 22 بهمن سرآغاز حکومت الله بر جهان، 22 بهمن سرآغاز برافراشته شدن پرچم عدالت اسلامی و بیداری مستضعفان، بر کشور و ملت بزرگ ایران و بر جمیع مسلمانان و مستضعفان و محرومان مبارک باد.
روح الله الموسوی الخمینی
نظرات شما عزیزان:
برچسب ها : سي و پنجمين سالگرد انقلاب اسلامي,